افتاده اگر به خاک دیدی از شاخه جدا شقایقی را
یا در دل موج سهمناگین توفان بشکسته قایقی را
ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور
در صبح بهار جای شبنم در گونه گل تگرگ دیدی
یا صید به خون کشیده ای افتاده به دام مرگ دیدی
ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور
چون من به نگاه دلفریبی گر عاشق و بی قرار گشتی
در دشت جنون بی ترانه سرگشته تر از غبار گشتی
یا پیر شدی چو من دریغا از آینه شرمسار گشتی
گفتی که همیشه یاد من باش من یاد تو بوده ام همیشه
من هر غزل و ترانه ام را بهر تو سروده ام همیشه
هر صبح پس از نیایش من از ته دل دعات کردم
در قصر بلور آسمونها فریاد زنان صدات کردم
ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور
از نردبان ِ موهایت که پایین می آیم،
در حیاط خلوت شانه هات …
مهمانم کن به نوشیدن ِ یک فنجان
لبریز از شراب سرخ لبت !
و راهی ام کن …
راه ِ زیادی نمانده
مقصد بعدی:
“ ایستگاه اول قلب تو“
زخم زندگی ات منم
همه به زخم هایشان دستمال می بندند
تو
اما
به زخمت
دل بسته ای
شیرین ترین عشق دنیا
…
بیا تا مقدسترین عشق دنیا را به همگان نشان دهیم.
بیا تا طعم شیرین ترین عشق دنیا را بچشیم.
بیا تا بهترین لحظه ها را در عشقمان مهیا کنیم.
بیا تا گرمی عشقمان را در قلبهایمان احساس کنیم.
بیا تا عشقی یکدل و یکرنگ داشته باشیم.
بیا تا غروب غم انگیز عاشقان را با نشان دادن معنی واقعی عشقمان به همگان زیبا کنیم.
بیا تا فاصله عاشقان را با ثابت کردن معنای واقعی عشق را از بین ببریم
و فاصله بین عاشقان را کم اهمیت جلوه دهیم.
بیا تا ثابت کنیم ما می توانیم در میان تمام عاشقان برای همیشه عاشق بمانیم.
بیا تا در میان فصلهایمان فصل خزانی نداشته باشیم و تمام لحظه ها و فصلها بهاری بیش نباشد!
بیا تا شبهای با هم بودنمان را پر از ستاره کنیم.
حالا بیا که همدیگر را باور کرده ایم!
.
سایر متن های بسیار زیبا در ادامه مطلب…
.
.
.
تسلیم عشق
…
آهای عشق ، من تسلیم تو هستم…
آهای عشق ، من هیچ حرفی در برابرت ندارم که به زبان بیاورم…
تو مرا شکست دادی ای عشق… من تسلیم احساسات آتشین تو میباشم…
آهای عشق ، تو مرا خیلی شکنجه دادی ، مرا عذاب دادی ، یک دنیا غم و غصه در وجودم جا دادی ، ولی من باز هم من با این همه عذاب تسلیم تو شدم…
ای عشق تو مرا در باتلاق زندگی فرو بردی ، تو مرا در زندان عاشقی اسیر کردی ، تو مرا در سرزمین دروغینت نگه داشتی تا من از تو دور نشوم…
آهای عشق من تسلیم تو هستم ، اینک که من تسلیم تو شده ام ،میخواهی دوباره مرا شکنجه دهی ؟. مرگ را به تو ترجیح دادم ، اما تو نگذاشتی که من خودم را از این دنیا و از تو راحت کنم…
ای عشق ، تو کجایی؟. فریاد مرا می شنوی؟.. گریه های را میبینی؟… غم و غصه های مرا احساس می کنی؟….. پس چرا پاسخی به من نمیدهی؟…
من تسلیم تو شده ام … آروز داشتم یک بار هم تو تسلیم من شوی !
تنها آروزی من این بود که من تو را فراموش کنم ! اما…!
اما نتوانستم فراموشت کنم ، تو احساسی را در وجود من قرار دادی که دیگر فراموشی تو زمان مرگم هست…! آهای عشق من تسلیم تو هستم…
.
.
.
.
.
از دل کوچه گذشتم از میون جاده ی خیس
این مسیر بدون برگشت که واسم هیچ آشنا نیست
میخوام آرامش بگیرم من که تو غصه اسیرم
حق من نیست مثل سایه توی تنهایی بمیرم…
.
.
.
کاش میشد هیچکس تنها نبود
کاش میشد دیدنت رویا نبود
گفته بودی باتو میمانم ولی
رفتی و گفتی که اینجا جا نبود
سالیان سال تنها مانده ام
شاید این رفتن سزای من نبود
من دعا کردم برای بازگشت
دستهای تو ولی بالا نبود
باز هم گفتی که فردا میرسی
کاش روز دیدنت فردا نبود …
.
.
.
یه نفر یه جایی تنها روز و شب از تو میگه از تو میخونه
واسه تو می نویسه اما تو نیستی تو نمیشنوی
و نمیدونه چی میشه و همش ای کاش و ای کاش …خسته شده خدایا ….
فقط تو میتونی به دادش برسی
بیا و بمون کنارم واسه همیشه… نگو نمیشه …
.
.
.
ــآرزوی مرگ کردم مرگ هم شادم نکرد ، در قفس ماندم معشوق آزادم نکرد.
——————————————————
ــ آب و هوای چشمات چیزی مثل کویره ، هرکس اسیرش بشه بدون شک میمیره
——————————————————
ــ دلم گرفت ای هم نفس ، پرم شکست تو این قفس ، تو این غبار ، تو این سکوت ، چه بی صدا ، نفس نفس…
ــ روی یک طاقچه ی سنگی میون دو قاب رنگی ، بودن من و تو با هم داره تصویر قشنگی ، عکس تو تو قاب خاتم در حصار خالی از غم ، حتی در مرگ تن من نمی گیره رنگ ماتم .
1- دختر ها خیلی دوست دارند جای پسر ها باشند اما پسر ها اصلاً دوست ندارند جای دختر ها باشند
۲- اگر یه دختر یک مشکل غیر قابل حل داشته باشه از خونه فرار میکنه اما یه پسر اگر یک مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو از خونه فراری میده
۳- یه دختر اگر دو تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه خودکشی میکنه اما یه پسر اگر دو تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو میکشه
۴- یه پسر اگر ۳ تا مشکل غیر قابل حل داشته یه هفته افسرده میشه بعد با ۳ تا مشکل کنار میاد و زندگیش رو میکنه اما تا کنون دختری که ۳ تا مشکل داشته باشه دیده نشده چون همشون در مرحله دو تا مشکل خودکشی میکنند و به سه تا نمیرسه مشکلاتشون
۵- دخترا از پسرا موهاشون کوتاهتره
اين ديگه بار آخره دارم باهات حرف ميزنم
خداحافظ نا مهربون ميخوام ازت دل بكنم
سخته ولي من ميتونم سخته ولي من ميتونم
اين جمله رو اينقد ميگم تا كه فرموشت كنم
.
.
ذره ذزه٬قطره قطره٬ میسوزم اما میمونم
خودمم موندم چه جوری میتونم زنده بمونم
هنوزم باور ندارم که تو نیستی و من هستم
شایدم من مرده باشم٬ الکی میگن که هستم!
.
.
دلم که مهمون نميخواست کي گفت که مهمونم بشي؟
کي گفت بياي تو قلبم و مهمون نا خــونــده بشي؟
کي گفت که از چشاي من خواب و بدزدي و بري؟
کي گفت پريشونم کني٬ کي گفت بری؟کي گفت بري؟
می خواهم بنویسم
نمی توانم ؛
یک کلمه به ذهنم می رسد
” تـــــــو ”
تمام شد این هم نوشته ی امروز !
دلگرم کدامین امیدم . . .
که در انتظار باز گشت تــــوام؟
رفتی که با بهار باز آیی . . .
ولی افســوس !
خـــــزان آمد و . . .
رفـــت و . . .
تو نیــــامدی !
هدیه خریدن برای مردها کار خیلی سختی است چون چیزهایی که لازم دارند محدود است و خرید یک هدیه هیجانانگیز به فکر زیادی نیاز دارد. ما هدیههای کوچکی که شما میتوانید بخرید را نوشتهایم تا بتوانید از میان آنها راحتتر انتخاب کنید.
وقتي مردي يك زن را مورد توجه قرار ميدهد، قوه تخيلـش بكار مي افتد. در اغلب موارد اينكه او چه چيـزي پوشـيـده است اهميت ندارد. براي مردان، قوه تــخيـل باعـث ايـجـاد پيش بيني ها و اميد به آشنايي ميگردد!
از طرف ديگر هنگامي كـه يـك زن مـردي را مـورد توجه قرار مــي دهــد، بــندرت در وحله اول تفكرات جنسي در مورد او بـه ذهـنـش خطور ميكند. بيـشتر احتمال دارد كه وي او را مورد توجه قرار دهد به اين دليـل كه شبـيه مردي است كه ميتواند از خود به لـحاظ جسماني، احساسي و مالي مراقبت نمايد و بـنــظر ميرسد كه ميتواند بر اغلب چالشها و سختي هاي زندگي فائق آيد.
متاسفــانـه بـرخـي از مــردان بسياري از ارزشـهـاي والاي انساني را ناديده گرفته و وقـتـي زنـي را مـورد تـوجـه قـرار مي دهند، دو فكر نكوهيده و ناپسند زير به سرعت از ذهنشان خطور مينمايد:
1- او بدون لباس چگونه بنظر خواهد رسيد؟
2- روابط جنسي او چگونه خواهد بود؟
هنگامي كـه زنـان مـردي را مورد توجه قرار مي دهند، معمولا سه فكر از ذهنشان عبور ميكند:
1- آيا شاغل است؟
2- آيا شغل خوبي دارد؟
3- آيا او ميتواند شغل خوبي را تـا مـدتي كـافي حفظ كند تا هر دو بتوانيم از مـنفعت آن بهرمند شويم؟
مطالب زیر شاید بتونه برای شما که قصد تهیه یک هدیه رو دارید اونم برای عشقتون ، خیلی موثر باشه
در انتخاب یک هدیه باید به چند نکته توجه کرد:
شاید به نظر شما یک کتاب برای طرفتون هدیه مناسبی به نظر برسه ولی مهم تر از اون انتخاب این کتاب است که حتما باید روش دقت کنید.
عاشق باشید : شاید در ابتدا تهیه یک هدیه کار ساده ای به نظر بیاد و اولین چیزی که به نظر خوبه رو برای هدیه دادن انتخاب کنید ولی اگر عاشق طرفتون باشید خود به خود شوق و سلیقه شما باعث میشه که بهترین هدیه رو انتخاب کنید.
اگه کسی هنوز حس بدی نسبت به ما نداشته باشه خیلی راحت تر می تونید اون رو عاشق خودتون کنید.
1. رعایت اعتدال در رابطه
اول از همه باید این نکته رعایت بشه که نباید بیش از حد به طرفتون نزدیک بشید و همش کنارش باشید.سعی کنید این رابطه رو معمولی جلوه بدید. حتما یه چیزی بوده که گفتن دوری و دوستی. همیشه بودن، باعث میشه حس قشنگ دلتنگی از بین بره و شما تکراری به نظر بیان البته زیاد دور بودن هم خوب نیست چون ممکنه کم کم از یاد برید و فراموش بشید.
2. صمیمیت به مرور زمان
یکدفعه صمیمی نشید بلکه سعی کنید کم کم و به مرور زمان صمیمیت بیشتری پیدا کنید. صمیمیت بیش از حد باعث زدگی و خستگی طرفتون از شما میشه.
3. داشتن آشنایی که با طرفتون نزدیکه
اگه یکی رو داشته باشید که به طرفتون نزدیک باشه خیلی خوبه. چون می تونید بوسیله اون اولا اطلاعات خوبی رو ازش بدست بیارید مثل : چیزهای مورد علاقه اش ، حس اون نسبت به شما ، کارهای روزمره اش و ... و همچنین از اون می تونیم به عنوان یک انتقال دهنده اخبار از طرف خودتون استفاده کنید. به صورت زیر :
ازش بخواهید که وقتی با طرفتون هست در مورد شما و قابلیت هاتون و خوبی هاتون صحبت کنه البته همون اندازه که هستید یا دارید نه بیشتر چون دروغ می تونه اولین قدم برای تنفر از شما بشه.
4. حقیقت گو باشید
همیشه سعی کنید آنچه هستید و آنچه می تونید در آینده باشید را بگویید نه بیشتر.
شاید با تعریف بیش از حد از خود در مورد کارهای آینده محبوبیتی کسب کنید اما این کار در آینده در صورت انجام ندادن می تونه از شما یک آدم بی دست و پا رو برای طرفتون تعریف کنه و در صورت انجام دادن سطح توقعات رو بالا ببره.
5. در ابتدا در مورد کارهای روزانش صحبت کنید
کارهای روزانه طرفتون رو بدونید و در ابتدا در مورد اون ها باهاش حرف بزنید و صحبتون رو پراکنده نکنید
6.تفاهم ها رو به زبون بیارید
چیزهای مورد علاقه طرفتون رو به صورتی بفهمید ( البته بهتره اون نفهمه که می دونید) و از اونا استفاده کنید و یا در موردشون بپرسید
مثلا اگه فهمیدید طرفتون به آب پرتقال علاقه داره، از اون بپرسید : نظرت با خوردن یه لیوان آب پرتقال چیه؟ و یا می تونید بگید : من آب پرتقال خیلی دوست دارم تو چی؟ مطمئنا اون با شنیدن این حرف سر شوق میاد و میگه : چه
اکثر آقایون نمی دانند وقتی می خواهند به دختر ی نزدیک شوند چه باید بگویند.
به همین خاطر تصمیم گرفتیم شما را در این زمینه راهنمایی کنیم.
وقتی دختر ی
که از او خوشتان می آید را می بینید، چه می کنید؟ می دوید و پنهان می شوید؟ از آن
جمله های کلیشه ای تحویلش می دهید؟ یا با ترس همانجا می ایستید و نمی دانید که چه
باید بگویید؟ اما بهترین چیزی که باید بگویید چیست؟
اگه از يه پسر بپرسيم که تاحالا دوست دختر (با تاکيد روي کلمه دختر) داشتی؟ ممکنه جواب مثبت بده. اما اگه از اون بپرسيم که تابحال دوست دختر (با تاکيد روي کلمه دوست) داشتی؟ امکان نداره معنی سوال رو متوجه بشه! حرفهايی مثل "دخترها رو بايد … و رفت" و يا "پسرها رو بايد تشنه لب جوب برد و برگردوند" باعث شده تا معنی دوستی بين دختر و پسر به چيزی در حد داد و ستد و تجارت سکس تبديل بشه. در اين ميون بيشترين ضرر رو خود پسرها و دخترها ميبينن که از دوستی واقعی با فردی از جنس مخالف خودشونو محروم ميکنن.
اصلا چرا بايد با يک دختر يا پسر دوست بشيم؟ اين سوال خوبيه, شما تاحالا n تا دوست دختر يا پسر عوض کردين و از زندگی راضی هستين و با دوستای همجنس خودتون هم کلی حال ميکنين پس چرا بايد (ظاهرا) بيدليل با يه غير همجنس دوست بود؟ من ميتونم 1000 تا دليل بيارم که دوستی صرفا با يه غير همجنس از رابطه جنسی با هزارتاشون ميتونه جذاب تر باشه, ميگين نه؟ نگاه کنيد!
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
AS و آدرس
tanha45.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.